صدای رویاها

سرگشته اما امیدوار در جستجوی آرامش

صدای رویاها

سرگشته اما امیدوار در جستجوی آرامش

خنده‌ی تلخ

سه شنبه, ۱ سپتامبر ۲۰۲۰، ۰۶:۲۴ ب.ظ

امروز صبح مثل یک روز عادی شروع شد. با انرژی از خواب بیدار شدم و تمام کارهای عقب‌مانده‌ام را یک به یک لیست کردم تا انجام شان بدهم. کارها یکی پس از دیگری از لیستم خط می‌خوردند و من پر از احساس‌های خوب و خوش بودم. اما همه چیز در یک لحظه متوقف شد. وقتی که توی لیست کارهایم چشمم به « دیباگ کردن کدها» افتاد سعی کردم لاسیبیلی ردش کنم و بروم سراغ خط بعدی اما خط بعدی هم اگر بدتر از قبلی نبود، بهتر هم نبود. قصه‌ را کوتاه کنم، حوصله‌ام نمی‌کشید که بروم سراغ کارهای اصلی. اصلی و فرعی را که البته من تعیین میکنم و جدیدا کارهایم برای فرعی شده است. هفته‌ی بعد کارهای تدریسم شروع می‌شود اوضاع ریسرچ از این هم خراب‌تر می‌شود و من دوست ندارم به هیچ کدام‌شان فکر کنم. 

 

فکرهایم را همینجا بستم. رفتم و محمد را صدا کردم و علی را زدم زیربغل و اعلام کردم که می‌خواهیم برویم بیرون. همه گفتن کجا؟ گفتم نمی‌دونم فقط برویم. راه افتادیم و از یک ناکجاآبادی سر در آوردیم و یک عالمه شیرینی خریدیم و خوردیم و برگشتیم. غذای علی را آماده کردم تا اینکه آقای تعمیرکار در زد و آمد. علی را به مامان سپردم تا همراه محمد باشم. قرار بود راجع به تعمیر یکی از وسایل خانه تصمیم می‌گرفتیم و باید حضور می‌داشتم تا حرف‌های آقای تعمیرکار را بشنوم. 

 

از پله‌ها پایین رفتم و یک لحظه احساس کردم  سینه‌ام انقدر فشرده است که به سختی نفس می‌کشم. به ساعت نگاه کردم. ساعت یک ربع به چهار بود. انگار میخواستم این لحظه را به خاطر بسپارم. لحظه‌ای که از خودم پرسیدم چرا مضطربی؟ و با یک خنده‌ی تلخ جواب دادم از شنیدن حرف‌های آقای تعمیرکار می‌ترسم. 

 

خنده‌ام گرفته بود. انقدر استرس بر من مسلط شده است که حتی فکر تعمیر یکی از وسایل هم من را مستاصل می‌کند. 

 

گفتم اینجا بنویسم برای آیندگان. استرس ها را با فرار نمی‌شود از خودمان دور کنیم. یک جایی و در یک موقعیتی که فکرش را نمیکنی دوباره تو را به دام می‌اندازند. 

  • مریم

نظرات  (۱)

استرس خر است

و بین استرس با احساس‌های دیگر، مثلا اندوه، هم خط تمایز مشخصی هست

پاسخ:
واقعا خر است. ببین احساس‌هایی مثل غم هم خیلی موقع‌ها وقتی زورت بهشون نمیرسه و مستاصلت میکنن تبدیل به استرس میشن. استرس در واقع واکنش مغز ما نسبت به شرایطی هست که داره تهدیدمون میکنه و توش گیر افتادیم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی